چه روزها ، چه غروب ها گذشت نیامدی....
ماه رمضان با آن نشانه هایی که درظهورت در این ماه نهفته است آمد و رفت نیامدی...
گفتی دعا کنید برایم... حداقل یک اللهم عجل... نیامد بر زبانم...
آقا درست است من گنهکارم اما...عاشق دیدار رویت که میتوانم بمانم...
می گریم و می گویم که عیدی دیگر آمد...وای ، جمعه ای سر منشاء آمد...
عید من نیز در این جمعه خواهد بود...غروب آن روز نه دل انگیز بلکه پرنگ خواهد بود
کمی بیاندیشم
(برای تماشا در اندازه بزرگتر روی عکس کلیک کنید)
و انشاء الله پاسخ من
نظرات شما عزیزان: